آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
زندگی پرماجرا
یک شنبه 24 آذر 1392برچسب:, :: 13:26 :: نويسنده : تنها
ناراحتم نمیدونم به چی باید اهمیت بدمممممممممممممممممممممممم چرا اخه هیچوقت اون چیزایی که دوست دارم باهم جور در نمیاد اهههههههههههههههههههههههههههههههه پول مهم تره یا اخلاق؟ نمیدونم چرا انقدر بی اعصاب شدم هروز داغون تر از دیروز روز به روز عصبی تر و کم حوصله تر میشم کاری که دوست ندارمو نمیتونم مثل بچه ادم بدون غر انجام بدم اصلا این حالتمو دوست ندارم فقط به فکر راحتی خودمم.حاضر نیستم یکم سختی بکشم و واسه خانواده کاری انجام بدم نمیدونم گند اخلاق شدم
پنج شنبه 9 آبان 1392برچسب:, :: 1:10 :: نويسنده : تنها
امشب خیلی احتیاج دارم با یکی حرف بزنم یکم چرت و پرت بگم تا حال و هوام عوض بشه اما نیست کسی جز خودم شانسمم خواب هم از سرم پریده هرشب هروقت میخواستم خوابم میبرد امشب که دوست دارم بخوابم فکر نکنم..... خوابم نمیبره هییییییییییی چهار شنبه 8 آبان 1392برچسب:, :: 23:46 :: نويسنده : تنها
امشب اصلا خوب نیستم خیلی حالم خوب بود که فهمیدم همه دوستای کارشناسیم ارشد قبول شدن حالم دیگه داغون داغون شد حس بدی نسبت به خودم دارم خیلییییی ناراحتم بغض تو گلوم ول ول میزنه خیلی عقبم از همه چیز امروز کاملا روانم پاک پاک شد دیگه چیزی ازش نمونده فکنم دیگه حال و حوصله بچه خودمو نداشته باشم dagunam hruz ke az khab pa misham omidvaram ke betunam unjuri krmikham basham amaaaaaaa hichfayide nadare hamun adam ghabliam ba hamun afkare maghshush daghun شنبه 13 مهر 1392برچسب:, :: 19:40 :: نويسنده : تنها
یک کار مفید در عمرم انجام دادم همین عوض کردن ویندوز لب تاپم بود بعد از سالها به سر رسید .............................. امروز معدم شدیدا درد گرفته فک کنم رو به پکیدنه .............................. بعضی وقت ها میزنه به سرم میگم کاش این کارو شروع نمیکردم. سختهههههه به درد ادم تنبل نمیخوره اخه چرا همش دست رو سخت ها میذارم دوست دارم این دوتا تموم بشه تا بتونم یکروز فکر اسوده بدون نگرانی داشته باشم اخه چرا نمیشهههه؟؟؟؟؟؟؟ :( کلا در حالت خلصه به سر میبرم نه خوشحالم نه ناراحت عجب حالت عجیبی دارم تا حالا انقدر فاینال گند و استرس زایی نداده بودم اه دهنش سرویس. معدم ازدستش داره میپوکه شنبه 16 شهريور 1392برچسب:, :: 20:3 :: نويسنده : تنها
هیییییی روزگار هیییییییییی دایی ادم با زن و بچه و کار و درس ارشد قبول بشه بعد من با الافی و بیکاری و بدون هیچی قبول نشم چه ضایعععع قبول نشدمممممممممممممممممممممممممممممممم چهار شنبه 13 شهريور 1392برچسب:, :: 22:34 :: نويسنده : تنها
وایییییییییییییییییییییییی فردا قرار نتایج ارشد رو بزنن خیلی استرژ دارم نمیدونم چی میشه ولی یه حسی میگه قبول میشی امیدوارم این حسه مثل حس نمره مدار منطقیم تو دوران کارشناسی باشه واسم دعا کنیننننننننننن دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:, :: 10:57 :: نويسنده : تنها
الان 3روز مامان بزرگم از بیمارستان مرخص شده خداراشکر روز به روز دارن بهتر میشن ولی من روز به روز بدتر کلا شدم کزت خانواده. چون کوچیکترینم همش اسم من سر زبوناست. من نمیدونم اخه این چه کاریه که صبح زود باید پاشم هروز صبح زود بلند بلند میگن مهساااااااااااااااااااااااااااااااااا ای بابا خوب بذارین بخوابم دیگه با اینکه میدونن اگه پاشم اخلاق درست و حسابی ندارم ولی بازم بیدارم میکنن واییی دیروز که روانی شدم دقیقا در یک لحظه بابا بزرگ:مهسا گوشیم کو؟ داییم:مهسا لپ تاپ شارژ نداره چرا نزدین به شارژ؟ مامانم:مهسا برو شارژرو بیار مامان بزرگم:مهسا بیا شماره فلانی رو برام بگیر من: نه میتونستمعکس العملی نشون بدم نه چیزی اخه یکی یکی مگه من چندتا دست دارم نه میتونم واسه خودم باشم نه میتونم بخوابم نه میتونم سریالامو ببینم نه تفریحی نه میتونم کارامو انجام بدم هیچیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی اعصابم داغونههههههههههههههههههههههههههه جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ تا وقتی کار کنم افرین دختر گلی هستی خدا نکه یکم واسه خودم باشم و خسته بشم شصت تا اخم میاد طرفممممممممم
شنبه 2 شهريور 1392برچسب:, :: 23:24 :: نويسنده : تنها
با این که چیزی که دوست داشتم نشد ولی خوشحالم خدایا مرسی حالم بده.اعصابم دوباره ریخت بهم.فقط در یک کلمه مردشور هرچی مزاحم ببرن شب خوش سلام وایییییییییی خیلی وقته به وبلاگ عزیزم سر نزدم این چندوقت سرم گرم بود امروز یهو یادم اومد که من وبلاگم رو ول کردم به امون خدا وقتی یادم اومد خیلی دلم تنگید واسش دوباره ناراحتی و ناامیدی و مشکلات قدیم اومد تنها جایی که میتونم خودمو خالی کنم اینجاست. چند وقت خیلیییی تنبل شدم .قبلا هم تنبل بودم ولی نه تا این حد. دیگه شورشو دراوردم تازگی احساس میکنم اصلا orze (املاشو بلد نیستم ) انجام کاری رو ندارم. اه وقتی اطرافیانم به یک جایی میرسن تازه به خودم میام اگه به خودم باشه که هیچی نمیشم اهههههههههههههههههههههههه چمیدونم اخه نوشتنم که دردی دوا نمیکنه. نه کارام انجام میشه نه به جایی میرسم باید تغییر کنم اخه چجوری؟ کلا درگیرم با خودم دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, :: 22:21 :: نويسنده : تنها
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ دارم خفه میشم دیگه خسته شدم از مبارزه کردن با خودم چرا اومدی تو زندگیم من که مثل بچه ادم با تنهاییم کنار اومده بودم از چشم انتظار بودن و فکروخیال کردن متنفرم اخه این همه با خودم میجنگم اخرش چی میشه یکی که قشنگ خوشی هاشو دوران جوونیش کرده نصیبم میشه سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, :: 1:52 :: نويسنده : تنها
امروز دیگه 100 درصد باور کردم که فارغ التحصیل شدم و مثلا یک خانم مهندس واسه خودم شدم خیلی وقت بود دوست ها دور هم جمع نشده بودیم امشب خیلیییییییییییییی بهم خوشگذشت همه برنامه ها ممکن خوب نبود ولی باهمون دوره همی حال کردم کلا دور همی رو دوست دارم کاش بازم میتونستیم همچین دوره همی میشد باشه ولی کووووووووو تا بشه. هروقت همچین برنامه هایی میرم کلی انرژی مثبت میگیرم البته اگه اون اتفاقی که واسه دوستم افتاد نمیافتاد نور علی نور میشد. خیلییییییی واسه اون موضوع ناراحت شدم.مرد شورشونو با این کاراشون اه گند میزنن به جشن ولی هرچی بود تموممممممممممممم شدددددددددددددددددددددد تبریک میگم خانم مهندس سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, :: 1:52 :: نويسنده : تنها
امروز دیگه 100 درصد باور کردم که فارغ التحصیل شدم و مثلا یک خانم مهندس واسه خودم شدم خیلی وقت بود دوست ها دور هم جمع نشده بودیم امشب خیلیییییییییییییی بهم خوشگذشت همه برنامه ها ممکن خوب نبود ولی باهمون دوره همی حال کردم کلا دور همی رو دوست دارم کاش بازم میتونستیم همچین دوره همی میشد باشه ولی کووووووووو تا بشه. هروقت همچین برنامه هایی میرم کلی انرژی مثبت میگیرم البته اگه اون اتفاقی که واسه دوستم افتاد نمیافتاد نور علی نور میشد. خیلییییییی واسه اون موضوع ناراحت شدم.مرد شورشونو با این کاراشون اه گند میزنن به جشن ولی هرچی بود تموممممممممممممم شدددددددددددددددددددددد تبریک میگم خانم مهندس پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, :: 1:35 :: نويسنده : تنها
دیگه انرژی واسم نمونده این هفته خیلی هفته خسته کننده ای بود شدیدا به یک روز استراحت نیاز دارم یک روز بدون انجام دادن کاری بدون دغدغه های فکری با ارامش دراز بکشم و استراحت کنم وایییی که چقدر به همچین روزی احتیاج دارم دیگه انرژی واسم نمونده شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, :: 9:25 :: نويسنده : تنها
دوست دارم یه جایی باشه جیغ بزنم اصلا خوب نیستم خیلی چیزا رو دلم سنگینی میکنه خسته ام...... داغونم..... دلم خیلی گرفته همه کارام بهم ریخته خسته اممممممممممم گیجمممممم واقعا به این خصلت خردادی ها پی بردم که نمیتونن هیچ کاری رو به پایان برسونن تا رو یه کاری تمرکز میکنم یه پارازیت وسطش میاد همه چیزو به هم میریزه احساس میکنم خیلی وقته از ته دل شاد نبودم دلم برای دوران بی خیالی هام تنگ شده دلم یه تحول میخواد یه چیزی که خیلی خوشحالم کنه یه موفقیت یه چیزی یا یه کاری که بتونم بهش افتخار کنم خسته شدم از بس حس نامفید بودن کردم فک کنم باز زده به سرم. ای خدا جون به کدوم برسم هیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, :: 1:21 :: نويسنده : تنها
نمیدونم الان باید خوشحال باشم که بالاخره تونستم خودمو دست بالا بگیرم یا باید ناراحت باشم از حرفی که جو گیر شدم و گفتم :( باید بتونم من میتونم هیچ وقت خودم رو باور نداشتم باید عوض بشمممممممممممم واییییییییی میترسممممممممم الان دوست داشتم یکی پیشم باشه کلی باهاش به حرفم الان دوست داشتم یکی رو واسه خودم میداشتم باهاش میرفتم بیرون الان دوست داشتم و.................. کلی چیز دیگه که هرازگاهی میاد سراغم هییییییییییی خیلی دوست دارم کلی بنویسم اما نمیتونم و بعضی هاشو نمیخوام که بنویسم هییییییییییی روزگار
وایییییییییییییی بعد از 16 سال اسباب کشییییییی هم هیجان داره هم سخته تو این مدت ادم به اون خونه و محیطش خو گررفته دلم خیلی تنگ میشه ولی نمیتونم به رو خودم بیارم همش وانمود میکنم اصلا ناراحت نیستم اصلا باورم نمیشه وایییییییییییی بدون اینترنت چیکار کنم؟ امروز از صبح ساعت 8 تا الان درگیر جمع کردن وسایل بودیم اتاق عزیزم دوست دارممممممم دوست یعنی چی؟ فقط در زمان خوشی باهات باشه؟ نه دوستان واقعی کسانی هستن که موقع ناراحتی هم کنار هم باشن ولی دوست من وقتی ناراحته نه میگه نه میشه فهمید اخ من چجوری اینو بهش بفهمونم. از دست این بچه وقتی میبینم ناراحت و میتونستم برم پیشش و نرفتم اعصابم بهم میریزه اههههههههههههههههههههه کاش میرفتم عاشق این ساعت های دقیق اومدن قطارا هستم رو بلیط نوشته 20:55 بعد قطار 10 اومد حالا اینا به کنار قطارش به قدری سرد بود که به فیریزر گفته بود زکی خلاصه تا رسیدم قندیل زدم خیلی وقته چیزی ننوشتم نمیدونم چرا حسش نمیاد دلم واست تنگ شده بود وبلاگ جون چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:, :: 8:38 :: نويسنده : تنها
آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید ،
امروز همه وسایلم که همه خاطره هام همه لحظه ها و ساعت ها و ثانیه هایی که با اونا تو این 4سال گذروندم رو تو 2ساعت جمع کردم تموم شددددددددددددددددددد وای که هرکار میکنم واسم سخت فراموش کردن لحظات شیرین و لحظات سخت اون دوران عاشققققققققققققققققققققققققققق اون دوران بودم و هستمممممممممممممممممممممممممممممم تمام بلاتکلیفم کاش میدونستم چی میخوام چکار کنم بهتره گیجم خسته ام ناراحتم از دست خودم کلافه ام بی حوصله شدم انرژیم کم شده . . . . . . !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تو زن شدی......نه برای در حسرت ماندن یک بوسه ! برای ...خلق بوسه ای از جنس آرامش....
.. تو زن نشدی..که همخواب.....آدم های بیخواب شوی! زن شدی...که برای خواب کسی رویا شوی! .. تو زن نشدی.. که در تنهایت.. حسرت آغوشی عاشقانه را داشته باشی.. زن شدی تا...تا آغوشی در تنهایی عشقت باشی خسته ای؟ و لباسی سپید و بلند و توری ...
بی وزنی در بستر سوسوی بادی سرد ... آرام باش . آرام . آرام . آرام.... شنبه 22 مهر 1391برچسب:, :: 23:16 :: نويسنده : تنها
تو این گیرو دار کنکور من نمیدونم گوش سوراخ کردنم چی بود پدر گوشم در اومد ولی بازم دوست دارم خلم دیگه سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, :: 23:46 :: نويسنده : تنها
دلم واسه شروشور و حرف زدن دربازه چیزهایی که دوست دارم تنگ شده بود تو این 2روز یه دل سیر حرف زدم و خوش گذروندم واسه روحیه خوب بود شنبه 8 مهر 1391برچسب:, :: 20:9 :: نويسنده : تنها
تصمیم گرفتم واسه کنکور ارشد بخونم واسم دعاکنین قبولشم اگه قبول بشم حتما میام واستون مینویسم چجوری درس خوندم و چی خوندم و نصیحت های لازم رو انجام میدم مهر شده ولی هنوز روزها واسم مثل تابستون میگذره حیف روزهای خوش دانشگاه تموم شد هنوز نمیتونم باور کنم مثل قدیم شاد نیستم فکر کنم پیر شدم دوست دارم مثل قبل برم سر کلاس بگیم بخندیم از دست استادا حرص بخورم بعد شب امتحان بزنم تو سرم که ای کاش خونده بودم
|
|||
|